تا کمال راهی نیست

ادبی - اجتماعی

تا کمال راهی نیست

ادبی - اجتماعی

عیدتان مبارک

سلام

عید بر عاشقان مبارک باد         عاشقان عیدتان مبارک باد

 

اومدم تبریک بگم تقارن این دو مناسبت عزیز رو به همه ی کسانی که

 

آدم هستند ، میگن از یکی پرسیدند خوشبخت ترین زن دنیا کیست 

 

جواب داد حوا، گفتند چرا؟!!  گفت چون همسرش آدم بوده....فرق نمیکنه چه

 

مرام ومسلکی دارند مسلمان هستن یا مسیحی یا یهودی و....مهم اینه که

 

میدونن زیبایی یعنی چه ، مهم اینه که دوستی عشق، مهر و محبت رو

 

دوست دارند یلدا روز تولد میترا(مهر) است امیدوارم خداوند دلهای همه

 

رو پر از مهر خود کنه و به ما هم طریقه مهرورزی رو یاد بده خدایا چقدر

 

آدم از خوشیهای دیگران شاد میشه غم و غصه ی خودشو هم فراموش

 

میکنه و این مناسبتها چقدر زیبا هستن مخصوصا عید قربان ، و امیدوارم

 

اون استحقاق و لیاقت رو تو وجودمون داشته باشیم  تا اسماعیل درون

 

و برون خود رو با عشق و سربلندی در راه دوست  در قربانگاه یکرنگی

 

و بی رنگی فدا کنیم  دوستی که هرچه داریم از اوست  از خداوند

 

مهربان میخوام  تا شب یلدایی دیگر هموطنان عزیزم را که لایق اینچنین

 

شادیها و جشنها هستند و این جشنها به قدمت هستی آنان است

 

،سرفراز و موفق بدارد و همه ی مشکلات روز کشور رو با دست توانای

 

خودش حل کنه. و سرنوشت کشور و ملت را دست کسانی بده که از

 

ته دل در راه آبادانی کشور قدم بر میدارند.   آمین

 

مران ار درم

 

مــران از درم ای طبیـب دلـــم

 

که من در هوای تو پر می زنم

 

 

گرم روزی آن چشم پر اخترت را

 

ز مـن بر بتابی کــجا دل  بـرم ؟

 

 

من آن مرغ وحشی شدم صیدتو

 

که دام تــو باشـد مرا هـمـدمــم

 

 

تو ای عشق چشمت شده شور و شر

 

در آن دل کــه باشــد قــریــن تـنــم

 

 

هــمــه فــکـر تـو ذکـر تـو مـهر تو

 

شـده کـار و بار دل بـی کـسـم

 

 

فرو می چکد اشــک غم از رخــم

 

که تیـر غمـت در دو چشـم تــرم

 

 

خــدا را  خــدا را تــو ای روح مــن

 

بـیـا در بــــزن ایـن دل نـازکـــــم

 

 

مرو ! روح من خسته است از جفا

 

که من نـاز چـشم تو را می خـــرم

 

 

تــو صــیــاد مـن بــــوده ای از ازل

 

زبـهـر تـو پـر می زنــد این دلـــم

 

 

طپش در طپش باز هم در طپش

 

چـرا ؟ چـون تو هستی قرار دلــم

 

 

خـدایا ! عــلــی گرچــه درب تـو زد

 

در رحــمــتــت بر گــشــا از کــرم

مینا دلان

 

تقدیم میکنم خدمت همه ی عزیزانی که دلشان بی رنگ  و زبانشان پاک و سینه شان پر از گرمی عشق است.

 

ای خوشـا آنانــکه در بنـدت گرفتار آمدند

در به روی غیــر بستند و به دیـدار آمدند

 

سینه شان لبریز ازعشق و زبانشان پرگداز

از بــرای درد خــود نـالان به گـفـتـار آمــدنــد

 

عقلشان آتش نشان و روحشان اتش فشان

عـقل را در زیــر پـای عـشـق بـر دار آمدنـــد

 

دیـن و دنیا و هـمـه تـقـلـیـد از ســوداگــران

هـم به یک سـو بر نـهادنـد و بـه زنهار آمدند

 

روحـشان کــز عـالم وحـدت جدا افـتاده شـد

راهــشـان را یکـسره تا مــلک دادار آمــدنــد

 

مال دنیـا خــورده انــد و کــار عــقبی کرده اند

اینــچنین هـر دو جــهان شاد و سبـکبار آمدند

 

پیش پـای خــود چــراغ عـشـق را افـکنـده انـد

بی هراس و دغدغه خنـدان به گـلـزار آمــدنــد

 

من فـدای هـر دو چـشم مست این آهو وشــان

چـون کـه این میـنا دلان شـیری علـی وار آمدنــد