جوشش خونم دلم را در وجودم آب کرد
ای سراپاعشق و معنا بر گذربرسینه ام
باز قلبم میزند چون که محرم شد عـیان
خون دل بیرون جهید ازدیدگان برگونه ام
تو زدی عشق خودت رابر دل ما هم گره
تا ابــد یارا ! گـره را وا مـکن از سیـنـه ام
عشق تو هم کینه هاازسینه هابیرون کند
ای فـدای تار مـویـت این دل بی چـاره ام
راه تو ،هم مرگ تو، هم جنگ تو زیبایی است
ایـن سخن را از زبـان دخـت حیدر گفته ام
(مـا رایتُ) گفت زیـنب بر یزید(الاّ جـمـــیل )
یعنی اندر این اسارت من ملاحت دیده ام
دین جـدت را تو با خونت که احـیا کرده ای
زنده کن روح و دل بی رونقم که مـرده ام
عشق شیرینت مرا هم شاعری تعلیم داد
چون که با آه سحرگاهم به راهت بوده ام
در وفاداری به عشقش ای علی خوب آمدی
چون که در چشم شرر بارت گهرها دیده ام
لینک زور می گیرین ؟؟؟؟؟؟؟ (خنده )
ما که فقط الکی تریپ حذف کردن گذاشتیم ...(خنده ) ...
حالا که لینک زور گیریه پس منم بدون اجازه لینک زور می گیرم ؟؟؟؟
حرفیه ؟؟؟؟؟؟؟؟
(دو ماه نبودم لات شدم ...(خنده ) (شیطان) ...))))))))
خوب فعلا ..
خداحافظ
راستی بابا جون همین وب باکلاس شدتون تو این قسمت نظرات ایت یاهوهای بخت برگشته رو بذارین ...بی ازارن زبون بسته ها ...بابا اینا عصای دست منن اخه ...
(خنده ) (بای)
ای روی آبسالی
ای روشنای بیشه تارک خواب
یک شب مرا صدا کن در باغ های باد
یک شب مرا صدا کن از آب
ره بر گریوه افتادست
این کاروان بی سالار
یابوی پیر دکه روغن کشی
با چشم های بسته
گر مدار گمشدگی می چرخد
ای روح غار
ای شعله تلاوت یاری کن
تا قوچ تشنه را که از آبشخوار
از حس کید کچه رمیده
از پشته های سوخته خستگی
و تشنگان قافله های کویر را
به چشمه سار عافیتی راهبر شوم
ای آفتاب! گفتارم را
بلاغتی الهام کن
و شیوه فریفتنی از سراب
تا خستگان نومید را
گامی دگر به پیش برانم
ای خوابنک بیشه تاریک
ای روح آب
یک شب مرا صدا کن از بیشه های باد
یک شب مرا صدا کن از قعر باغ خواب ////سلام رفیق نازم حالت چطوره؟خوب خوش و سلامت هستی؟تسلیم عشق اپ شد و منتظر حضور گرمابخش شما
سلام از این که به من سر زدید ممنونم
وبلاگ قشنگی داری
زیبا ودلنشین
امیدوارم موفق باشید
سلام بی خیال عیبی نداره
از شعرتم ممنونم
یا حسین:
سرخی شهادت تو ناپیدا بود
عشق تو اما م کربلا ز یبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً
پیغام نماز ظهر عاشورا بود
درسـها از عـاشقـی آمـوختم
جانِ خود در آتشش افروختم
یکدم آسایش ندیدم من زِ عشق
آن قَدَر افروختم ، تا سوختم
....نسیم سحر ( زرناز )....
___________________
سلام گرامی
سپاس از حضور تان
آسمان امیدتان آبی
[گل]